ارسطو و پدر بزرگ

براي ديدن آرتا جون با بابا و مامان ارسطو جون راهي تهران شديم ارسطو جون به محض رسيدن خانه كلي ذوق كرده بود و فرداي آنروز هم طفلي تب كرد و چقدر برايم غم انگيز بود چند تا عكس هم ازش انداختم ارسطو خيلي نامرده بيني باباشو در يك لحظه كند  قبل از رفتن به خونشونه اولين لحظه كه به خونشون رسيديم كمي تب داشت همراه با تب بازي زير ميز توي آشپزخونه خنده همراه با تب تب ارسطو بالاتر رفته و احساس ضعف دارد آخي قربونت برم منم ناراحتم ولي چكار ميشه كرد ...

...

  امروز ارسطو جون رفته بود داخل كمد و ماجرايي داشت.البته من فيلمش را ديدم و خودم پهلويش نبودم خيلي بامزه بود ...

ارسطو اگر چه ماشين دارد ولي ميگويند از صداي ماشين خوشش نمياد ارسطو جون تازگي ها عدد 2 را هم ميگويد ارسطو كلاغ پر بلد شده   ...